کد خبر: 81963
|
00:45 - 1398/04/19
نسخه چاپی

تحلیلی بر سریال گاندو

تحلیلی بر سریال گاندو
سریال گاندو، نکات اموزنده و صریحی داشت که برای اولین بار در صدا و سیمای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلیسبلان‌ما،بنظرم سریال گاندو، نکات اموزنده و صریحی داشت که برای اولین بار در صدا و سیمای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد.

اول اینکه؛ خرابکاری رژیم صهیونیستی و تیم موساد در کارخانه ی تسلیحات و موشک سازی ایران که به شهادت سردار تهرانی مقدم منجر شد، تایید شد. سالها رسانه ی ملی و مسئولین ایرانی، این حادثه را اتفاقی و تصادفی تحلیل کرده و دستکاری موساد را کتمان کردند.
موساد، شهادت تهرانی مقدم را کار جاسوسان اسرائیلی میدانست.بعد از سالها این موضوع از یک سریال تایید شد.
رژیم اسرائیل طی ماه های گذشته، از سرقت هزاران صفحه اسناد هسته ای ایران سخن گفته است. شاید در کم و کیف قضیه مبالغه صورت گرفته باشد، ولی از سوی رسانه ها و مسئولین ایرانی، مورد تمسخر قرار گرفته است. اما بنظرم در اینده مشخص خواهد شد که خبر صحیح بوده است.در واقع اگر به زرنگی اطلاعات ایران اذعان داریم، نباید کار جاسوسان صهیونیستی را دست کم بگیریم. همچنانکه که ترور دانشمندان هسته ای کشور با هدایت اسرائیل صورت گرفت.

دوم اینکه، ترامپ همیشه در سخنرانی هایش از ازاد شدن یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار پول بلوکه شده ی ایران شِکوه میکند. این پول در قبال تبادل و توسط دولت اوباما به ایران پرداخت شده است. این رقم هیچ وقت از سوی مسئولین ایرانی تایید نشده بود و ارقام متفاوتی ذکر شده بود.
از طرفی ترامپ بارها از ۱۵۰ میلیارد دلار سخن گفته است که در قبال برجام، به ایران پرداخت شده است. این رقم هم هیچ وقت از طرف مسئولین ایرانی تایید نشده است. شاید اگر سریال به ادامه ی برجام و امضای توافق هم می پرداخت، رقم پول ازاد شده ی ایران هم معلوم می شد.حال سوال بعدی این است که این همه پول ازاد شده به کجا رفت؟ در چه اموری صرف شد؟ با توجه به بی اعتباری افکار عمومی ایرانیان در نظر مسئولین، ضرورتی برای ارائه پاسخ به این سوالات، هیچ وقت احساس نمی شود.

سوم؛ این سریال، واقعیت های حاکم بر سیستم سیاسی و تضاد دیدگاه مسئولین سیاسی و امنیتی را نشان داد. نگاه دیپلماتها بسیار متفاوت تر از نگاه امنیتی هاست.نظامیان و اطلاعاتی ها به تناسب کارشان، دیدگاه امنیت محورانه به پدیده ها دارند.لذا در نظرشان، سوژه های مدنظر، خرابکارند؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود‌‌. اما دیپلماتها به همکاری و گفتگو معتقدند و توافق را قابل دست یابی میدانند.

چهارم؛ موسیقی مخصوص فیلم در قسمت اخر و در زمان مبادله ی مایکل هاشمیان(جیسون رضائیان) حس ناامیدکننده ای القا میکرد. به این جهت که علی رغم تلاشهای شبانه روزی، برای دریافت حق و حقوق طبیعی کشورمان، جاسوس را به کشورش تحویل دادیم.

چهارم؛ رسانه های غربی خبر را بصورت بسیار دقیق و صحیح اطلاع رسانی میکنند تا مخاطب به آن اعتماد کند‌. رسانه های بیگانه همچون صدای امریکا و بی بی سی چنین راهبردی دارند. بعد از اعتماد مخاطب به رسانه و نشستن پای آن، تحلیل خبر را به گونه ای به نفع خودشان است، بیان میکنند. در واقع خبر را درست و تحلیل را غلط ارائه میدهند.
همین شگرد را در توقیف کشتی ایرانی در جبل الطارق می بینیم.رسانه ملی در سال اخیر بخاطر توسعه ی فضای مجازی و در رقابت با آن، مجبور شده است که برخی از خبرها را اعلام کند و در بعضی اوقات، منفعلانه و در واکنش به اخبار فضای مجازی بوده و به تایید و یا تکذیب و یا ارائه تحلیل متفاوت پرداخته است.

پنجم؛ نفوذ نیروهای اطلاعاتی ما در کشورهای مختلف از ترکیه و چین گرفته تا امریکا و نفوذ تا یک متری رئیس اطلاعات موساد، ایرانیان را به امنیت ملی کشور دلگرم میکند. اما امنیت سخت افزاری و امنیت نظامی(#عینی) کافی نیست. توجه به امنیت #ذهنی ایرانیان و امنیت اقتصادی و رفاهی هم ضروری است.امنیت ابعاد پیچیده ای دارد و بعد ذهنی آن بسیار مهم است. ممکن است به لحاظ عینی، مورد ناامن کننده نداشته باشیم، اما به لحاظ ذهنی در ناامنی باشیم.ناامنی ذهنی در حوزه ی اقتصاد هم باید رفع شود.

ششم؛ کلیشه های تکراری که خانم فرخ منش از آن نام برده اند، در این فیلم وجود داشت. از جمله اینکه، ادم های خوب قصه ریش دار هستند و آدم بدها، صورت تراشیده دارند. ادم خوبها با مادرشان و در خانه ی قدیمی زندگی میکنند و ادم بدها در برج ها سکونت دارند.

یادداشت:محمد علی هژبری

 

انتهای پیام/م

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد