سرویس: اجتماعی
کد خبر: 45005
|
07:55 - 1394/07/23
نسخه چاپی

تراژدی غمبار سبک زندگی شهری؛

آفتابی که نمی تابد

آفتابی که نمی تابد
وقتی چنگال‌‌‌‌ جرثقیل‌های چهل تنی، تیرآهن‌ها را بر فراز آسمان بلند می‌کردند، گل شمعدانی کوچک حیاطمان نمی‌دانست برای او تراژدی غمباری در حال تقریر است.

به گزارشخبرنگار، وقتی چنگال‌‌‌‌ جرثقیل‌های چهل تنی، تیرآهن‌ها را بر فراز آسمان بلند می‌کردند؛ گل شمعدانی کوچک حیاطمان نمی‌دانست برای او تراژدی غمباری در حال تقریر است. او دیگر از پشت این استوانه‌های بلند، خورشید عالم‌تاب را نمی‌بیند. آفتاب او فقط در خیالش طلوع می‌کند و نورش را به همه جا می‌تاباند. گل شمعدانی نمی‌داند که این تراژدی غمبار از مدت‌ها پیش آغاز شده‌است. او نمی‌داند که آسیاب به نوبت است و فردا برای همه پسرعموها و دختر خاله‌هایش، دیدن آفتاب به آرزویی دست نیافتنی تبدیل خواهد شد. سایه دیوارهای سنگی، تنها نمایی است که از پشت پنجرها دیده می‌شود. حتی گل‌هایی که در تراس طبقات بالای این ابرقوطی کبریت‌ها جاش خوش کرده‌اند هم آفتاب را به روشنی تمام نمی‌بینند.

شهر اردبیل در بیست سال گذشته بسیار متحول شده‌است. لااقل در ساختمان‌سازی که این موضوع مشهود است. ساختمان‌های بلند پنج تا شش طبقه در کوچه‌های ده متری، برای خودشان دوستان هم قد بسیاری پیدا کرده‌اند. خصوصا در بافت به اصطلاح فرسوده شهری از این نمونه‌ها زیاد دیده می‌شود. خانه‌هایی که نامشان را آپارتمان گذاشته‌ایم و اتفاقا با معماری بومی و سنتی شهر هم عجیب قرابت دارد؛ سکونتگاه‌هایی هستند که در تعارض تمام با نامشان قراردارند. چرا که بعید به نظر می‌رسد ساکنانش به آن آرامشی که مد نظرشان بوده رسیده باشند. خانه‌های افراشته در کوچه‌های باریک که قرار بود اصالت بافت سنتی شهر را حفظ کنند؛ امروز به استرحتگاه‌هایی بدل شده‌اند که نمی‌توانند با فرهنگ و سبک زندگی مردم آن طور که شایسته است ارتباط برقرار کنند. از نمای ساختمان گرفته تا طراحی داخلی، با فرهنگ مردم تناسبی ندارد و در بهترین وضعیت کپی دست چندمی از طرح‌های دیگر شهرهای کشور است. شهرهایی که هم از لحاظ آب و هوایی و هم از حیث فرهنگی با ما فاصله‌های بسیاری دارند.

از بیرون که به این آپارتمان‌ها می‌نگری نماهایی از مرمر، آجر سه‌سانتی، سنگ گرانیت، سیمان و به تازگی‌ها هم نماهای آلومینیومی را می‌بینی که روح بی روحی را در کالبد شهر می‌دمند، داخل خانه نیز با کفپوش‌های سرامیکی فرش شده که در زمستان هر چقدر هم وسایل گرمایشی روشن باشند افاقه نمی‌کند و به یکی از عوامل بروز ناراحتی‌های رماتیسمی و‌ بیماری‌های تنفسی مبدل گشته‌اند. در طراحی داخلی تلاش وافر صورت گرفته که از حداکثر فضا به نحو شایسته‌ای بهره‌برداری بشود؛ حتی به قیمت اینکه وقتی از در اصلی داخل می‌شوی دقیقا به پذیرایی می‌رسی!

آفتاب گمشده‌ای است که در خانه‌های جدید  یافت نمی‌شود. اگر نور خورشید مهربان بتواند از لابه‌لای آپارتمان‌های مقابل به داخل ساختمان برسد، تازه به مصاف پرده‌های زخیم و گران‌قیمتی باید برود که برای مقابله با دیده نشدن داخل خانه از آن سوی پنجره‌ همسایه‌ها نصب شده‌اند. حتی خانه‌های جدید اگر لطف کرده یک متری جلوتر بروند می‌توانند از مزیت داشتن پنجره در پشت ساختمان هم بهره‌مند شوند تا سلب امنیت روانی همسایه‌های پشتی، در حیاط و داخل منزل به کلی برقرار گردد. ساختمان‌های بلند متهم به داشتن نتایج ناخوشایند بسیاری چون ترس، نارضایتی، استرس، مشکلات رفتاری، روابط اجتماعی ضعیف و کاهش امیدواری هستند. تحقیقات ثابت کرده ساختمان‌های بلند برای ساکنان آن سودمند نیست.

این شیوه ساختمان‌سازی چقدر به هویت و اصالت فرهنگی اردبیل وفادار است؟ نهادهای مسئول، مهندسان طراح و هنرمندان در کجای قضیه قرار دارند؟ علت این آشفته بازار چیست؟ یا اصلا آشفته بازاری در کار نیست و فقط ذهن نقاد نگارنده این همه زیبایی را کژی و ناراستی می‌بیند؟ براستی برای رسیدن به معماری بومی که ضمن رعایت شرایط آب و هوایی، دارای اصالت فرهنگی و اسلامی هم باشد چه راه کارهایی را می‌توان در نظر داشت؟

دوستی از آنچه در شهر اصفهان دیده بود تعریف می‌کرد؛ می‌گفت: «هفته پیش اصفهان بودم. جالب است که در بافت اصلی شهر اکثر ساختمان‌ها دو تا چهار طبقه بودند؛ یعنی وقتی از پنجره هتل بیرون را نگاه می‌کردم کل اصفهان را می‌توانستم ببینم. ساختمان‌های چندین طبقه و برج‌های‌شان فقط در شهرک‌های اطراف شهر قرار داشتند.»

توجه به معماری شهری یکی از ضروریات زندگی شهری است. بیشتر مردم خصوصا کودکان و زنان در طول سال اوقات خود را در داخل خانه سپری می‌کنند. خانه اگر محیطی آرام و پرنشاط باشد در روحیه افراد خانه هم تاثیر خواهد گذاشت و متعاقب آن تعاملات و ارتباطات اجتماعی هم دستخوش تغییراتی خواهد شد. مسلم است فضاهای مرده با لعاب سیمان و سنگ و رنگ‌های غالبا خاکستری، نقره‌ای و طوسی تاثیرات روانی خود را خواهد گذاشت. خانه‌های آپارتمانی با متراژهای پایین و نبود حیاط‌های بزرگ پر از گل و دار و درخت به اندازه کافی دلیگر است، حال، صدور مجوز برای احداث ساختمان‌های بلند گرچه از یک نگاه شاید یک ضرورت است ولی از نگاهی دیگر تاثیرات تخریبی بسیاری را بر ساکنان شهر تحمیل می‌کند.

رهبری معظم انقلاب دردیدار شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران در تاریخ  23/10/1393
محیط زنگی شهری را در تحقق سبک زندگی اسلامی مهم قلمداد کرده فرمودند:

 «هرچه ممكن است محیط زندگی شهر، بگونه ای طراحی و ساخته شود كه تحقق سبك زندگی اسلامی راحت تر، امكان پذیر باشد.»

یادداشت : حاتم رسولی

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد