هراس آمریکا از جنگ سایبری

به گزارش سبلانه به نقل از مشرق،نتايج مطالعات صورت گرفته توسط موسسه «پونمون» (Ponemon) كه تحت حمايت شركت چند مليتي فناوري اطلاعات «هيولت پاكارد» است نشان دهنده افزايش غيرقابل كنترل حملات سايبري صورت گرفته عليه آمريكا است و آمريكا براي مقابله با اين تهديد يكي از شركت هاي هوافضا كه كار اصلي آن توليد جنگنده و هلي كوپترها براي ارتش آمريكا است را به مقابله با طرح تهديد سايبري فراخوانده و ايران را يكي از تهديدات سايبري آمريكا قلمداد كرده است.
 منابع آمريكايي خبر دادند كه آژانس پروژه هاي تحقيقاتي پيشرفته دفاعي پنتاگون كه «دارپا» نام دارد برنامه اي به نام X را براي توسعه توانمندي جنگ سايبري دفاعي آمريكا و به ويژه مقابله با توان سايبري ايران راه اندازي خواهد كرد.

جنگ سايبر مهم تر از جنگ هسته اي!
جهان شبكه و شبكه جهاني اينترنت امروزه شكل مراودات بين المللي را تغيير داده است، اگر در گذشته ديپلماسي با مرجع دولتي اولويت و اهميت داشت، اكنون ده ها نوع ديپلماسي از جنس ديپلماسي عمومي، ديپلماسي سايبر، ديپلماسي ديجيتال، تله ديپلماسي، ديپلماسي مجازي و... جايگزين آن شده اند و شايد از اهميت آن نيز كاسته اند، به همين موازات واژه جنگ نيز با توسعه و تحديدهايي مواجهه بوده است.
 واژه هاي جنگ سايبر، راياجنگ، نبرد مجازي، سايبر تروريسم و... از جمله مهم ترين اصطلاحات اين حوزه در عرصه بين الملل است، بنابراين جنگ سايبري مي تواند بين دولت ها يا از برخي جهات حتي بين بازيگران غيردولتي اتفاق بيفتد. در اين جنگ، هدايت دقيق و مناسب نيروها بسيار دشوار است، هدف مي تواند نظامي، صنعتي، غيرنظامي يا حتي فضاي سروري باشد كه مطمئناً به مشتريان بسياري خدمات ارائه مي دهد.
گسترش فضاي سايبر و تغيير ماهيت فضاهاي بين المللي به دلايل زير است:
1- به دليل توسعه دولت الكترونيك در كشورهاي پيشرفته بسياري از تأسيسات دفاعي، خدماتي، بهداشتي از طريق رايانه هاي متصل به هم در شبكه اينترنت يا اينترانت صورت مي گيرد و هرگونه اخلال و خرابكاري در اين شبكه مي تواند يك شهر و حتي يك كشور را با بحران مواجه كند.
2-دولت- ملت ها كه پيشتر با مرزهاي نفوذناپذير به عنوان تنها بازيگران عرصه روابط بين الملل امروزه تغيير ماهيت داده اند و مرزهاي شان داراي گشودگي نفوذپذيري شده است كه كنترل آن به سختي امكان پذير است. اين گروه هاي نفوذگر عبارتند از: كلاه سفيد (هكرهاي كلاه سفيد متخصصان شبكه اي هستند كه چاله هاي امنيتي شبكه را پيدا مي كنند و به مسئولان گزارش مي دهند)، كلاه سياه (اشخاصي هستند كه وارد كامپيوتر قرباني خود شده و به دستبرد اطلاعات، جاسوسي و يا پخش كردن ويروس و ... مي پردازند)، كلاه خاكستري (اشخاصي هستند كه حد وسط دو تعريف بالا مي شوند.)
كلاه صورتي (آدم هاي كم سوادي هستند كه با چند نرم افزار خرابكارانه به آزار و اذيت بقيه اقدام مي كنند.)
3- قدرت سخت كه شامل قدرت نظامي، اقتصادي، جمعيتي و منابع طبيعي است. برخي ديگر از ابعاد از جمله اتصال و ارتباط به شبكه هاي سايبري و نحوه تعامل مردم با اين شبكه ها نيز افزوده شده كه حتي در بسياري از موارد داراي قدرت سرريزتري نسبت به دوره هاي پيشين است.
4-در عرصه قدرت سخت هرگونه خرابكاري در تأسيسات و اماكن نظامي و اقتصادي از جانب يك كشور سبب شعله ور شدن جنگ نظامي و درگيري مسلحانه مي شد، اما اكنون در جنگ سايبر اقدامات زير عليه بسياري از كشورها صورت مي گيرد، ولي جنگ نظامي شروع نمي شود.

1-4- تغيير اطلاعات : در اين روش نفوذگر(هكر) به دستكاري و تغيير اطلاعات مي پردازد.

2-4- افزودن اطلاعات : در اين روش نفوذگر اطلاعات اضافي بر اصل اطلاعات اضافه مي كند.

3-4- وقفه : در اين روش نوع نفوذگر سبب اختلال در شبكه و تبادل اطلاعات مي شود.

4-4- شنود : در اين روش نفوذگر مي تواند به شكل مخفيانه از اطلاعات نسخه برداري كند.

5-در عرصه هاي قدرت سخت پيشين وزارت خارجه تنها متولي ارتباط با خارج از كشور بود ولي اكنون وبلاگ ها، شبكه هاي اجتماعي به صورت غيرمحدود ديدگاه هاي سياسي كشورها را منتشر مي كنند كه هم مي تواند بر ديدگاه هاي مسئولان سياست خارجي كشور متبوع اثر بگذارد و هم مي تواند بر سياست خارجي كشورهاي ديگر اثرگذار باشد. وزارت دفاع تنها متولي نيروهاي نظامي در هر كشوري است كه مرزهاي جغرافيايي را براي مقابله با تهديدات كنترل مي كند، اما در فضاي سايبر اين قدرت وزارت دفاع به شدت محدود شده و حصارها از بين رفته و آسيب زدن به زيرساخت ها و افراد متبوع هر كشور از طريق سايبر نامحدود شده است.

ويژگي ها و اهميت ويژه جنگ سايبر در برخي از كشورها مانند روسيه، آمريكا و چين سبب شده است كه اين نوع جنگ را در رتبه بندي از نظر اهميت دقيقاً پس از جنگ هسته اي قرار مي دهند. مشاورعالي امنيتي ضدتروريسم پيشين ايالات متحده اعلام كرد كه آمريكا بايد خود را براي مقابله با يك جنگ تمام عيار سايبري كه مي تواند در 15 دقيقه براي ايالات متحده بسيار مرگبار و مخرب باشد، آماده كند.
«ريچارد كلارك» مشاور عالي ضدتروريسم آمريكا در دو دوره رياست جرج بوش و بيل كلينتون اعلام كرد: آمريكا توانايي لازم براي مقابله با تلاش تروريست ها جهت دستيابي به سيستم رايانه اي ايالات متحده را ندارد و اين موضوع ممكن است به فاجعه «پرل هاربر الكترونيكي» در ايالات متحده منجر شود.

6- در زمان نه چندان دور افكار عمومي داخلي و خارجي بر تصميمات وزارت خارجه و وزارت دفاع و ديگر نهادها داراي اثر آنچناني نبود، اما با گسترش شبكه هاي اجتماعي و جامعه شبكه اي اين فرصت مهيا شده است كه افكار عمومي بسيار سيال سايبر كه محدوده و قلمرو جغرافيايي آن نامشخص است به سرعت بر تصميمات دولت ها اثر بگذارد.

چرا آمريكا از جنگ سايبري هراس دارد؟
- جنگ سايبري به بازيگران اين امكان را مي دهد كه بدون توسل به سلاح هاي پيشرفته نظامي، به اهداف سياسي و راهبردي خود دست يابند.
- فضاي مجازي به بازيگران كوچك و كم اهميت قدرت غيرواقعي مي دهد، اين در حالي است كه عموماً آمريكا با قدرت هاي بزرگ مواجه است و با آنان پيمان هاي راهبردي امضاء مي كند.
- با استفاده از آدرس (IP)اشتباه، سرورهاي خارجي و اسامي مستعار، مهاجمان مي توانند در عين ناشناس بودن و مصونيت نسبي، براي مدت كوتاهي فعاليت كنند و آمريكا توان شناسايي و ره گيري آنان را ندارد.
- آمريكا به دليل بهره گيري از شبكه گسترده اينترنتي در تمام امور خدماتي، آموزشي، تأمين مايحتاج و حتي تسليحاتي در فضاي مجازي، مرزهاي بين نظامي و غيرنظامي و نيز فيزيكي و مجازي را از ميان برداشته است. از اين رو خرابكاري و مقابله و تهديد اين شبكه براي هر فرد و گروهي امكان پذير است.
- ميادين سنتي نبرد مانند زمين، هوا، دريا و فضا، اكنون تا اندازه زيادي به فضاي سايبر نيز وابسته شده اند و آمريكا خود تصريح دارد كه فضاي مجازي «پنجمين ميدان نبرد» است، اما قدرت اول در اين منطقه نيست.
- در فضاي مجازي، اقدامات شبه جنگي به احتمال زياد همراه با ساير اشكال زور و منازعه رخ مي دهد. اما، روش ها و ابزارهاي جنگ سايبري قطعاً متفاوت از ساير جنگ ها خواهد بود. نيروهاي منازعه در آن از محدوديت سرزميني برخوردار نيستند.

انواع حملات سايبري به آمريكا
بيشتر حملات سايبري عليه سازمان هاي آمريكايي شامل كدهاي مخرب، محروميت از ارائه خدمات، دستگاه هاي به سرقت رفته و يا ربوده شده و يا كارمندان داخلي بدخواه است.
مطالعه صورت گرفته در سال 2102 نشان داده است كه سازمان هاي آمريكايي به طور متوسط هر هفته شاهد 102 حمله سايبري موفقيت آميز هستند كه اين ميزان با 72 حمله سايبري در هفته كه سال 2011 گزارش شده و همچنين 50 حمله سايبري در هفته كه در سال 2010 به ثبت رسيده، قابل قياس نيست.
بررسي سازمان هاي آمريكايي كه هدف حملات سايبري موفقيت آميز قرار گرفته اند نيز نشان مي دهد كه اين حملات به طور متوسط 9/8 ميليون دلار به اين سازمان ها خسارت وارد كرده كه اين ميزان خسارت شش درصد بيشتر از خسارات ثبت شده در سال 2011 و 38 درصد بيشتر از خسارات ثبت شده در سال 2010 است.
سرقت اطلاعات از سازمان هاي آمريكايي برابر با 44 درصد گزارش شده و اين در حالي است كه بهره وري از دست رفته اين نهادها برابر با 30 درصد بوده است.

ترسيم وضعيت آمريكا پس از حملات سايبري
در گزارش هايي كه در آمريكا تهيه شده است وضعيت آمريكا پس از يك حمله سايبري گسترده از سوي گروه هاي دولتي و غيردولتي به شكل زير ترسيم شده است:
1- اگر اين حمله با نفوذ به يكي از رايانه هاي شبكه كامپيوترهاي پنتاگون آغاز شود، سرويس هاي اينترنتي از درون فرو خواهند ريخت و گزارش ها از آتش گرفتن پالايشگاه هاي نفت و انفجارها در فيلادلفيا و هوستون، خرابي سيستم هاي كارخانه هاي شيميايي و آزاد شدن ابر كشنده اي از كلر خبر خواهند داد.
2- در صورت وقوع اين حمله، كنترل ترافيك هوايي آسمان آمريكا به هم ريخته و شاهد برخورد قطارها با يكديگر در شهرهايي همچون نيويورك، واشنگتن و لس آنجلس خواهيم بود. 150 شهر در خاموشي فرو خواهد رفت و ده ها هزار آمريكايي در اثر تخريب هاي به وجود آمده از اين حمله سايبري كه قابل مقايسه با يك بمب اتمي در قدرت انهدام است، از بين خواهند رفت و حتي يك تروريست يا سرباز ايالات متحده را در داخل آمريكا درگير خود نخواهد كرد.

ناتواني آمريكا در مقابله با جنگ سايبري
آمريكا براي مقابله با جنگ سايبري و همچنين ديپلماسي سايبر، فرماندهي سايبري آمريكا را ايجاد كرد و مديريت آن را بر عهده آژانس امنيت ملي آمريكا گذاشت كه وظيفه طراحي، خريد و نگهداري زيرساخت هاي ارتباطي وزارت دفاع و همچنين ساير وازرتخانه ها را بر عهده دارد.
هدف از تأسيس فرماندهي سايبري ايالات متحده آمريكا، طراحي، رصد، ايجاد هماهنگي و اجراي عمليات مورد نظر آمريكا در فضاي سايبر است.
تأمين امنيت مداوم و دفاع از شبكه هاي اطلاعاتي و دفاعي پنتاگون و همچنين حمايت و پشتيباني از ساير منابع فضاي سايبري نيز بر عهده اين فرماندهي است.
در ماه هاي اخير حملات سايبري متعددي به مراكز اقتصادي آمريكا و كشورهاي دوست آمريكا صورت گرفته است، اما از آنجايي كه تيم هاي سايبري از شناسايي منابع حملات ناتوان بوده اند آن را مانند اتهامات ديگر به ايران نسبت داده اند.
يك كارشناس مركز تحقيقات استراتژيك و بين المللي واشنگتن گفت: مقامات آمريكايي با وجود شك و ترديد، اما ايران را عامل حملات سايبري آگوست گذشته عليه بانك هاي آمريكايي مي دانند.
وي به خبرگزاري فرانسه گفت: اين اعتقاد به صورت عمومي (در ميان مقامات آمريكايي) وجود دارد كه ايران، عامل اين حملات است.
«لئون پانه تا» وزير دفاع آمريكا هم با اعلام اينكه تهديدات سايبري از طرف ايران افزايش يافته تهديد كرد واشنگتن به حملات سايبري به شدت واكنش نشان خواهد داد.

وزير دفاع آمريكا به تازگي نيز گفته بود يك ويروس الكترونيكي شبكه هاي رايانه اي شركت نفت «آرامكو» عربستان سعودي را مورد هدف قرار داد كه منجر به توقف 300 هزار دستگاه كامپيوتر شد.
جنگ لامکان و لازمان سایبری را آمریکا علیه ایران از مدتها پیش با استاکس‌نت آغاز کرد،پیچیدگی ویروس استاکس‌نت و تمرکز فعالیت آن  حاکی از  انتشار این کرم خطرناک برای «حمله تروریستی سایبری» علیه  فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی به‌ویژه نیروگاه اتمی بوشهر و سانتریفیوژ‌های تأسیسات غنی‌سازی‌ اورانیوم نطنز بود.
ویروسی مثل استاکس‌نت، توان خرابکاری در کارخانجات شیمیایی و خطوط لوله نفت و گاز را نیز دارا است و از این طریق می‌تواند پیامدهای اقتصادی مخربی به بار آورد. برای طراحی این ویروس خطرناک رهبران 3 شرکت نرم افزاری بزرگ، "سرگئی برین" از شرکت"گوگل"، "استیو بالمر" از شرکت مایکروسافت و "لری الیسون" از شرکت "اوراکل" با زبده‌ترین متخصصان حوزه جنگ سایبری اسرائیل همکاری کرده و توانسته اند نسخه جدیدی از کرم رایانه ای استاکس نت را تولید کنند اما ایران با زبدگی و مهارت این جنگ تمام عیار راپشت سر گذاشت  و پس از آن بیش از 10 کرم اینترنتی از طرف آمریکا و متحدانش برای حمله به ایران منتشر شده است.اکنون به نظر می رسد که آمریکا در صدد است که جنگ های سایبری علیه سیستم های خود را که در سرتا سر جهان پراکنده اند فقط در حوزه جغرافیایی ایران دنبال کند.!