سرویس: اجتماعی
کد خبر: 100161
|
00:06 - 1402/06/30
نسخه چاپی

وصیت‌نامه شهید «مرحمت ابراهیم‌پور»

وصیت‌نامه شهید «مرحمت ابراهیم‌پور»
شهید مرحمت ابراهیم‌پور به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام در نُهم اردیبهشت 1362 درحالی‌که بیسم‌چی بود در منطقه عملیاتی فکه بر اثر اصابت ترکش مجروح شد و بر اثر شدت جراحات به شهادت رسید.

به گزارش سبلان ما،شهید مرحمت ابراهیم‌پور، ششم اسفندماه 1344، در روستای معصوم آباد از توابع شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سیم‌کش ساختمان بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نهم اردیبهشت 1362 در حالی‌که بیسم‌چی بود در منطقه عملیاتی فکه بر اثر اصابت ترکش مجروح شد و فردای آن روز در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد بر اثر شدت جراحات به شهادت رسید.

 پیکرمطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای غریبان زادگاهش به خاک سپرده است.

وصیت نامهشهید مرحمت ابراهیم‌پور:

بسم الله الرحمن الرحيم

آمريكا هيچ غلطى نمى‌تواند بكند.(امام خمينى)

ولاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياءعندربهم يرزقون(آل عمران 169)

كسانى كه در راه خدا به‌ درجه شهادت نائل مى‌شوند گمان نكنيد كه آنان مرده‌اند بلكه آنها زنده‌اند و در پيش خداوند عالم دارند روزى مى‌خورند.

اكنون كه 17 سال از عمرم مى‌گذرد يكى از آرزوهاى ديگر من شهيد شدن در راه الله بود كه الحمدلله به شهادتگاه آمده‌ام شايد الله از گناهان من بگذرد چون آنقدر گناه كرده‌ام كه به حساب و كتاب نمى‌آيد و اگر انشاالله خداوند متعال از گناهان بنده بگذرد و من نيز مانند ياران‌ امام حسين(ع) به‌ شهادت نائل‌گردم از تمامى خواهران و برادرانى كه‌ از من بدى ديده‌اند اميدوارم‌ كه‌ مرا بخشيده باشند و چون بدون اطلاع پدر و مادرم با عشق الله به جبهه اعزام شده‌ام‌ از آنها نيز شرمنده هستم چون خداحافظى نكرده‌ام اميدوارم مرابخشيده باشند.

 از پدر و مادر گراميم درخواست مى‌نمايم كه پس ازشهادت بنده گريه نكنند و اگر چه دلشان‌ مى‌سوزد به على اكبر-جناب قاسم -حسين -عباس به ياران وفادارحسين (ع)گريه كنند. مادر گراميم‌ بعد از شهادت من معجر سياه به‌ سرت نبند گمان كن روز شهادت من همان روزى است كه من عروسى مى‌كنم وقتى كه جنازه مرا دفن كردند آن‌ روز از همه روزها شاد باش چون آن روز است كه من باخداوند خويش ملاقات خواهم كرد.
مى‌دانم‌ هر مادرى‌ آرزو دارد كه‌ ازدواج پسرش را ببيند براى ما ايرانيان فرق نمى‌كند چه ازدواج‌ باشد چه شهادت البته كه شهادت از همه چيز برايمان شيرين‌تر است به خداوند بزرگ شكر كن كه امانتى كه از وى گرفته بودى سالم به او پس داده‌اى و وصيت من درباره جنازه خود چنين مى‌باشد كه اگر قطعه‌هايى از بدنم را پيدا كرديد در قبرستان غريبان در نزديكى قبر شهيد جهانبخش عباس‌زاده دفن كنيد. چون‌ من او را چنان دوست داشتم كه او را برادر خودم‌ مى‌دانستم و مى‌دانم‌كه بهترين راه را انتخاب كرده بود. من نيز راه او را ادامه می‌دهم.

 از برادران سپاهى يك درخواست بلكه به آنها نيز وصيت مى‌كنم كه هميشه در صحنه‌باشند و امام را در صحنه تنها نگذارند و راه شهيدان‌ اسلام را ادامه بدهند و كربلا و بعد از كربلا قدس عزيز را از لوث دشمنان درآورند و وقتى كه به زيارت كربلا رفتند ما را نيز دعاكنند و به‌ امام‌حسين(ع) از قول ما بگویيدكه ياران تو به فرياد تو آمده بودند ولى مثل گل تازه دشمن‌ آنها را پرپر كرد.

در آخر از خداوند مهربان‌ به پدر و مادرم‌ و به‌ برادر و خواهرم صبر و بردبارى‌ خواهان‌ هستم و مخصوصا" به پدران و مادران شهيد پرور ايران كه بايد صبر را از دست ندهند و در پشت جبهه و در خود جبهه هرطور باشد به‌ رزمندگان غيور اسلام كمك كنند.

 

انتهای خبر/ ج

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد