سرویس: دانش و فناوری
کد خبر: 670
|
21:31 - 1391/08/03
نسخه چاپی

به بهانه رایتل(نسل سوم تلفن همراه )

به بهانه رایتل(نسل سوم تلفن همراه )
بالاخره مسئولان ما متوجه این موضوع شدند که نمی توان جلوی تکنولوژی های غربی را گرفت ،بالاخره تجربه ویدیو، ماهواره،اینترنت، تلفن همراه و تشکیلاتش و بالاخره جدیدترین آن یعنی سیم کارت های نسل سوم رایتل_اشتباه نشود اینجا نمایندگی انحصاری پذیرش و پخش پیام های بازرگانی نیست_ که البته این جدید ترین بودن از سر جدید بودن این نسل سومی نیست از سر نسل سومی بودن ماست...

واژه نسل سومی هم خودش بحث مفصلی دارد ( نسل سومی در مقابل کدام نسل اولی لابد آمریکا که خودش مولود پس از سلسله های ایرانی است...)

دست مسئولان ما درد نکند که متوجه شدند نمی شود جلوی تکنولوژی ها را گرفت وباید قبل از ورود غیر قانونی (که در این مورد تقریبا غیر ممکن است) در اقدامی هوشیارانه (!) آن را برای امتحان وارد شهرهای بزرگ کشور کردند...

اما باید پرسید این تکنولوژی که سیم کارت های نسل سوم می باشد پاسخ گوی کدام نیاز از نیازهای جامعه است؟

آیا ورود این سیم کارت ها باعث رفع مشکل یا حل دغدغه ای می شود؟

آیا فرهنگ سازی _خدایش بیامرزد_پیرامون این تکنولوژی و کلا برای همه تکنولوژی های یادشده به عمل آمده است؟

پاسخ به سوال فوق را می توانید هم اکنون در تبلیغات تلویزیونی این سیم کارت ها مشاهده کنید ، چگونه می توان با این سیم کارت ها دروغ گفت ، مهر مادری از دور هم قابل حس است نیازی به حضور جسمی نیست ما همه دیوارها را می شکنیم و....

آیا مسئولان ما بعد از تجارب گذشته تنها به این رسیده اند که باید قبل از ورود غیرقانونی موارد یاد شده ،خودشان وارد کننده شوند، آیا مهم ترین مسئله ما در مواجه با این مولودهای تفکر غربی ورود غیرقانونی است؟

دوئل ما با غرب بر سر ابزار است یا محتوا؟

آیا ما با قاره ای به نام آمریکا و اروپا یا یک ناحیه جغرافیایی به نام غرب سر ستیز داریم؟ اگر این گونه باشد ناممان را باید در ردیف سفهای جهان ثبت کنیم

نه ؛ مسئله ما با غرب بر سر تفکر است ...

مفاهیمی که تفکر غرب به دنبالش هست همه مادی گرایانه است پوچ انگاری ، انسان محوری ...و از این مفاهیم در جهت کسب قدرت و سرمایه استفاده می کند

برای اینکه آسیب هایی نظیر افزایش سن بلوغ ،تجمل گرایی و مصرف گرایی و روحیه سرمایه داری (که یکی از دلایل ظهورش ایجاد نیاز کاذب در جامعه است) را که در گذشته از ناحیه این تکنولوژی ها به جامعه خورده است تکرار نشود باید فرهنگ استفاده از این ابزار را قبل از ورود و حداقل قبل از گسترش آن به اقشار مصرف کننده ارائه شود. همانگونه که لزوم روش استفاده و ایمنی برای هر وسیله ای مطرح می شود ...

البته لازم به ذکر است مسئله اساسی که در بحث فرهنگ سازی مطرح می شود شناخت نیازهای جامعه است . و شناخت این نیازها نه از بطن جامعه حاصل می شود و نه از آن چیزی که به عنوان تکنولوژی وارد جامعه می شود بلکه این شناخت که در فرهنگ اسلامی ما، از آن با عنوان معرفت یاد می شود از دل تعالیم روح بخش انبیا به دست می آید از دل کلام خدا...

اگر ما بخواهیم نیازها را از جامعه بشناسیم ممکن است جامعه دچار اشتباه باشد شاید به دلیل عدم دانش و خلا تفکر نتواند نیاز اساسی خودش را دریابد و اگر بخواهیم از آنچه ساخته شده به نیاز برسیم پس از حکم به فرض رسیده ایم و استقرا باطل خواهد بود و اگر فرض خلف بگیریم که آنچه ایجاد شده پس نیاز است در نتیجه ما خود را بنده خالق آن شی دانسته ایم و این خود شرک است و شرک در مکتب ما بزرگترین ظلم به خویشتن است...

اگر ما عقیده داریم خداوند انسان را مختار خلق کرده است نباید از این نیز غافل باشیم که انتخاب انسان می تواند بر اساس عقلی خدامحور شکل بگیرد و عقل خدامحور زمانی حاصل می شود که بذر ریخته شده در عقل؛پاک باشد، سالم باشد ، غنی باشد؛ تا عقل خدامحور شکل بگیرد .

خداوند بستری را فراهم کرده است؛ فطرتی پاک و عقلی سالم. او پیامبری را در درون خلق کرده است تا انسان آن را با هدایت پیامبر برون به خلیفه اللهی برساند .

آیا فرهنگ سازی در راستای کاری نیست که پیامبران برون (علیه السلام ) انجام می دادند؟؟؟

آیا دیگر زمان |آن نرسیده است به فرهنگ خودمان بیاندیشیم، به شناخت نیازها برسیم، بعد واردات داشته باشیم؟

تنها این را یاد گرفته ایم بنری را نصب کنیم و روی آن بنویسیم : تولید علم

آیا تولید علم استخراج آن چه مفید است آنچه نیاز است از دل مواد خام نیست ؟؟؟

چقدر درباره فرهنگ اسلامی ایرانی اندیشیده ایم و به چه میزانی به اندیشه های ناب جامه عمل پوشانیده ایم؟؟

این بیان سید شهیدان اهل قلم کلیدی است برای درک مفهوم فرهنگی که میان بسیاری از ما مغفول مانده است:

"آزادی در نزد ما به معنای قطع تعلق است نه نفی حدود. در قطع تعلق آن چه مهم است قطع وابستگی روحی به اشیاست نه ترک زندگی .در مقام انقطاع کامل، حقیقت وجود انسان ظهور می یابد و این خود مستلزم رعایت حدودی است که انسان را از فرو افتادن در دام بندگی نفس اماره باز میدارد. لازمه قبول نهیلیسم آن است که بشر خود را در هر کاری مجاز بداند و این مفهوم در صورت غایی خویش با هر نظام و قاعده و قانونی مخالف است"

انسان هرچه به دست آورد حریصانه به دنبال بیش از آن است و تا انسان در درون خویش به جایی نرسد که نیاز واقعی خود را دریابد نمی توان انتظار استفاده صحیح از ابزارها و تکنولوژی ها را از او داشت ، نمی توان از او انتظار انتخاب صحیح داشت

به نظر این رستاخیز درونی نیازمند آگاهی است ، دانشی راه گشا و جامع که خود از طریق افرادی لایق ارائه شود.نخبگان

و تا انسان آگاه نباشد ، تا علم نداشته باشد نمی تواند مسیر را درست تشخیص دهد و در سیری که انسان در عالم طی می کند نمی تواند خویشتن خویش را از غرق شدن نجات دهد

پس فرهنگ سازی به معنای واقعه کلمه توسط افرادی لایق (باتقوا و کار آزموده) راه گشای مسیر پیش روی انسان است

این جاست که هرچه بازار می خواهد ارائه دهد هر نظریه ای بیان شودو... انسان آن را انتخاب خواهد کرد که پاسخ گوی نیاز اوست

چرا که:

فلک به مردم نادان دهد زمام مراد

تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس

حافظ شیرازی

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد