به گزارش سبلان ما ، علی بن محمد مشهور به امام هادی و امام علی النقی (۲۱۲-۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد (ع) است.
ایشان به مدت ۳۴ سال، امامت را به عهده داشتند و در طول این مدت با چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بودند و بیشتر سالهای امامت را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراندند.
از امام هادی (ع) احادیثی در امور اعتقادی، تفسیر، فقه و اخلاق روایت کردهاند. در بخشی از این روایات، به مباحث کلامی همچون تشبیه و تنزیه و جبرواختیار پرداخته شده است. زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه نیز از او نقل شده است.
امام هادی (ع) بهواسطه جمعی از وکیلان که سازمان وکالت خوانده میشد، با شیعیان ارتباط داشت. عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، ایوب بن نوح و حسن بن راشد از اصحاب او بودند.
مزار امام هادی در سامرا از زیارتگاههای شیعیان در عراق است. این زیارتگاه به دلیل دفن ایشان و فرزندش امام حسن عسکری (ع)، حرم عسکریین خوانده میشود.
حرم عسکریین در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ شمسی طی حملات تروریستی تخریب شد و ستاد عتباتعالیات ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ شمسی اقدام به بازسازی آن کرد.

توصیه های کلیدی امام هادی (ع) برای تمام مسلمین
مال حرام:بسیاری از رذائل اخلاقی که در وجود برخی از انسانها شکل گرفته، ناشی از مال حرامی است که مصرف میکنند، غذاى ناپاك و حرام، قلب را تاریك و سخت مىكند؛ در حدیث معروفی امام حسین (علیهالسلام) در روز عاشورا آمده است كه: بعد از ایراد آن سخنان داغ و پر محتوا و گیرا در برابر لشكر لجوج و قساوتمند كوفه، هنگامى كه ملاحظه نمود آنها حاضر به سكوت و گوش دادن به سخنانش نیستند، فرمود:
«آرى! شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا شكمهاى شما از غذاهاى حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهاى شما مهر زده است و هرگز حقایق را درك نمىكنید!».
مضرات مال حرام فقط در شکل گیری خلق و خوی انسان خلاصه نمیشود بلکه خود مال حرام نیز افزایش نمییابد و برکت الهی شاملش نمیشود و انسان نمیتواند از آن در راه خیر و خوشی مصرف نماید، امام هادی (علیهالسلام) میفرماید:
«همانا اموال حرام، رشد و نموّ ندارد و اگر هم احیاناً رشد كند و زیاد شود بركتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمىگردد. و آنچه را از اموال حرام انفاق و كمك كرده باشد اجر و پاداشى برایش نیست و هر مقدارى كه براى بعد از خود به هر عنوان باقى گذارد معاقب مىگردد».
خشم:از خطرناكترین حالات انسانی که همچون آتشی سوزان میتواند شهری را به آتش بکشد و خونهای زیادی را بریزد و...خشم و غضب است، خشم باعث میشود عقل کنار رفته و جنون و دیوانگی به انسان دست بدهد و انسان دست به تصمیمات خطرناک بزند، خشم در موقعیتهای مختلف تفسیری جداگانه دارد، مثلا خشم در مقابل کسی که قدرت مقابله با او را نداشته باشی نشانه ناتوانی و عجز شخص است و از روی ترس صورت میگیرد و در مقابل کسی که از انسان ضغیفتر است، نشانه انسان پست و فرومایه است، امام هادی (علیهالسلام) میفرماید:
«غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است».
حرص:اگر امروزه شاهد ریخته شدن خون هزاران نفر از بیگناهان در سوریه و عراق و ... هستیم یکی از علتهای آن حرص دولتهای مستکبر نسبت به ذخایر این کشورها است، حرص باعث میشود انسان حتی با داشتن اموال زیاد باز هم در التهاب و نگرانى و ناراحتى باشد، و نتواند از آن در راه رفاه خود و خانواده و اطرافیانش استفاده نماید، امام هادی (علیهالسلام) در این باره میفرماید:
«شخص طمّاع و حریص نسبت به اموال و تجمّلات دنیا هیچگاه آسایش و استراحت نخواهد داشت».
معاشرت با افراد فاسد: نقش دوست در زندگی برای کسی پوشیده نیست، اثراتی که دوست میتواند روی انسان بگذارد بیش از هر عامل دیگری میباشد، دوستان نه تنها اخلاق و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار مىدهند، بلكه در شكل گیرى عقائد آنها نیز مؤثّرند، همانگونه كه نسیم دلنواز اگر از روى مزبلهها و مكانهاى بدبو عبور كند، بدبو مىشود، امام هادی (علیهالسلام) میفرماید
«همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود».

ویژگی های اخلاقی امام هادی علیه السلام
1:عابدترین افراد بود: شبانگاه به ركوع می رفت و به سجده می افتاد و با صدایی محزون و غمگین می گفت:
خداوندا، این گناه کار پیش تو آمده و این نیازمند به تو روی آورده، خدایا، رنج او را در این راه بی پاداش مگذار! بر او رحمت آور و او را ببخش و از لغزش هایش درگذر.
2:ساده زیست بود: از دنیا چیزی در بساط زندگی نداشت. بنده ای وارسته از دنیا بود. در آن شبی که به خانه اش هجوم آوردند، او را تنها یافتند با پشمینه ای که همیشه بر تن داشت و خانه ای که در آن هیچ اسباب و اثاثیه چشم گیری دیده نمی شد.
کف خانه اش خاک پوش بود و بر سجاده حصیری خود نشسته، کلاهی پشمین بر سر گذاشته و با پروردگارش مشغول نیایش بود.
3:عالم ترین افراد بود: یزداد نصرانی پزشک مخصوص دربار معتصم بود. چیرگی امام در دانش، به اندازه ای او را مجذوب خود کرده که در توصیف مقام علمی ایشان گفته بود:
اگر بنا باشد آفریده ای را نام ببریم که از جهان غیب آگاهی داشته باشد، او امام هادی علیه السلام خواهد بود. این سخن نتیجه تنها دیدار کوتاه او با امام بود.
4:مهربان بود: من به سختی بیمار شدم و شبانه، پزشکی برای درمان من آوردند. او نیز دارویی برایم تجویز کرد. فردای آن روز هر چه گشتند، نتوانستند آن دارو را بیابند.
پزشک دوباره برای مداوای من آمد و دید حالم وخیم تر شده است، ولی چون دید دارو را به دست نیاورده ام، ناامیدانه از خانه ام بیرون رفت.اندکی بعد فرستاده امام هادی به خانه ام آمد. او کیسه ای در دست داشت که همان دارو در آن بود. آن را به من داد و گفت:ابوالحسن به تو سلام رساند و این دارو را به من داد تا برایت بیاورم. او فرمود:
آن را چند روز بخور تا حالت بهبود یابد. دارو را از دست او گرفتم و خوردم و چندی بعد به کلی بهبود یافتم.
5:اهل بخشش بود: برای ابوالحسن علیه السلام گوسفندان بسیاری خریدم. سپس مرا خواست و از منزلش مرا به جایی برد که بلد نبودم و فرمود تا تمامی این گوسفندان را میان افرادی که خود دستور داده بود، پخش کنم.

شعر تاثیرگذار امام هادی علیه السلام در حضور متوکل عباسی
متوكل خلیفه ظالم عباسی بود كه از اقتدار امام هادی علیه السلام نگران بود.
شخصی نزد او رفت و درباره امام هادی علیه السلام سخن چینی كرد كه در منزل او اسلحه و نامه های حمایت شیعیان قم وجود دارد و می خواهد بر علیه حكومت قیام كند.
متوكل گروهی را به منزل او فرستاد، آنها به خانه امام علیه السلام حمله كردند اما چیزی نیافتند و مشاهده كردند كه حضرت در اتاقی كه فرش ندارد مشغول تلاوت قرآن است .
او را با خود نزد متوكل بردند و گفتند: ما چیزی در خانه او نیافتم و وقتی به منزل او وارد شدیم مشاهده كردیم كه بطرف قبله نشسته است قرآن می خواند.
متوكل كه مشغول میگساری بود و كاسه ای از شراب در دست داشت وقتی امام علیه السلام را مشاهده كرد او را احترام و اكرام نمود و كنار خود نشاند و كاسه شرابی را كه در دست به او تعارف كرد.
امام علیه السلام فرمود: به خدا قسم هرگز تا به حال شراب در گوشت و خون من وارد نشده است ، مرا از این كار معذور بدار و متوكل هم او را معذور داشت و گفت : شعری برای ما بخوان . امام علیه السلام فرمود: من شعر زیادی در حفظ ندارم . متوكل گفت : باید برای ما شعر بخوانی .
امام علیه السلام در حالی كه نزد او نشسته بود اشعاری به این مضمون خواند:
بر روی قله كوهها منزل كردند و مردان مسلح از آنها پاسداری می كردند اما هیچیك از اینها نتوانست جلوی مرگ آنها را بگیرد و آنان را از گزند حوادث حفظ كند.
در پایان از آن قله های بلند و كاخهای مستحكم به درون قبر كشیده شدند.
ندا دهنده ای پس از دفن آنها فریاد زد كجا رفت آن زینتها، دستبندها و شكوه و جلال ؟ كجایند آن چهره های پرورده نعمتها كه از روی ناز و نخوت در پس پرده های زیبا خود را از مردم مخفی نگاه می داشتند؟
عاقبت قبر آنها را رسوا ساخت و چهره های ناز پرورده جولانگاه كرمهای زمین شد.
مدتی طولانی از دنیا خوردند و آشامیدند اما از آن همه خوردن ، خود خوراك حشرات زمین شدند.
متوكل كه این اشعار تكان دهنده را از امام هادی علیه السلام شنید بسیار متاثر شد و گریه كرد به گونه ای كه ریش او از اشك چشمانش تر شد و اهل مجلس همه گریه كردند.
آنگاه متوكل چهار هزار دینار به امام داد و با احترام به منزلش فرستاد.

اخلاق و سیره عملی امام هادی علیه السّلام
گذشت
«بُرَیحه عباسی»، که از سوی خلیفه به امامت جماعت مکه و مدینه منصوب شده بود، از امام هادی علیهالسلام نزد متوکل، بدگویی کرد و برایش نوشت: «اگر نیاز به مکه و مدینه داری، علی بن محمد را از این دو شهر بیرون کن؛ زیرا او مردم را به سوی خود خوانده و گروه زیادی از او پیروی کردهاند».
بر اثر بدگوییهای پی در پی بریحه، متوکل، امام علیهالسلام را از مدینه به سامرا تبعید کرد. در مسیر انتقال حضرت به سامرا، بریحه نیز ایشان را همراهی کرد و با گستاخی تمام، به امام گفت: تو خود میدانی که عامل تبعید تو من بودم، اکنون اگر نزد متوکل از من شکایت کنی، به اموالت در مدینه آسیب رسانده و دوستدارانت را میکشم...». امام نگاهی به او کرد و فرمود: «نزدیکترین راه برای شکایت از تو این بود که شب گذشته شکایتت را نزد خدا بردم و چنین شکایتی را نزد غیر او از بندگانش نخواهم برد». بریحه با شنیدن این سخن به وحشت افتاد و با التماس و زاری، از امام تقاضای بخشش کرد. امام علیهالسلام با وجود رنجهایی که به سبب بدگوییهای او متحمل میشد، از او گذشتند و وی را بخشیدند.
خوشه چینان معرفت
شناسایی و جذب افراد با استعداد و تربیت آنان بر اساس اصول اسلامی و مجهزساختن آنها به انواع دانشهای مورد نیاز جامعه، از رسالتهای مهم امامان معصوم علیهمالسلام بود و محدودیتهای اعمال شده از سوی حکومتهای وقت، هرچند انجام این رسالت را در حد مطلوب، با مشکلاتی مواجه ساخت و بسیاری را از دستیابی به این سرچشمههای زلال دانش و معرفت، محروم کرد، ولی موجب تعطیل شدن آن نشد. بر اساس نوشته شیخ طوسی،تعداد دست پروردگان پیشوای دهم و کسانی که از آن حضرت، در زمینههای مختلف علوم اسلامی، روایت نقل کردهاند، بیش از 185 نفر میباشد که در میان آنان، میتوان چهرههای برجسته علمی و فقهی چون «ایوب بن نوح»، «حسن بن علی ناصر»، «عبدالعظیم حسنی» و «عثمان بن سعید» را نام برد.
آماده سازی مردم برای دوران غیبت
«تقدیر الهی این بود که امام هادی علیهالسلام ، نوه گران مایه خویش را نبیند، چرا که ولادت حضرت مهدی علیهالسلام ، حدود یک سال بعد از شهادت حضرت هادی علیهالسلام رخ داد؛ اما آن حضرت، به دلیل آگاهی از نزدیک شدن وعده خدا درباره ولادت امام مهدی علیهالسلام ، جوّ فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه خویش را برای میلاد نور آماده و مقدمات آن را فراهم میساخت. از این رو، امام هادی علیهالسلام ، به تدریج، از حضورش در میان مردم میکاهد تا مردم را رفته رفته برای دوران غیبت امام علیهالسلام ، آماده سازد و به همین دلیل است که حضرت، در بغداد و مرکز کشور پهناور اسلامی، برای خویش نمایندگانی برگزید تا واسطه پیوند میان امام علیهالسلام و دوستداران اهلبیت علیهمالسلام باشند».
بشارت ظهور مهدی علیهالسلام
امام هادی علیهالسلام ، با بیان سخنانی خیلی روشن، امامان بعداز خود را ذکر کرده و فرمودند: «امامِ پس از من، فرزندم حسن علیهالسلام و پس از او، پسرش قائم (عج) است؛ همو که زمین را از عدل و داد لبریز میسازد، همانگونه که در آستانه ظهورش، از ستم و بیداد لبریز است». و با این بیان، هرگونه شبهه و تردیدی را از دلهای حق جویان زدودند.
دانشگاه امام شناسی
یکی از یادگارهای امام هادی علیهالسلام ، «زیارت جامعه» است. امام علیهالسلام دراین زیارت، به توصیف جایگاه امام و در واقع، به امامشناسی برای تمامی دوست داران اهل بیت علیهمالسلام پرداخته و آنها را با مقام آن بزرگواران آشنا میسازد. یکی از ویژگیهای این زیارتنامه، عمومی بودن آن است؛ بدین معنا که میتوان آن را در تمامی زیارتهای مربوط به دوازده امام خواند و بهرهمند شد. در فرازی از این زیارت پرمحتوا میخوانیم: «هر انسان شریفی، در برابر شرافت شما، سر فرود آورد و هر گردنْفرازی، به فرمان شما درآید و فروتن گردد... نام شما در ردیف نامهای دیگران است و پیکرتان با سایر پیکرها،... چه شیرین است نامهای شما و چه گرامی است جانهایتان و چه بزرگ و والاست مقام شما...».
امام هادی علیهالسلام ، با بیان سخنانی خیلی روشن، امامان بعداز خود را ذکر کرده و فرمودند: «امامِ پس از من، فرزندم حسن علیهالسلام و پس از او، پسرش قائم (عج) است؛ همو که زمین را از عدل و داد لبریز میسازد، همانگونه که در آستانه ظهورش، از ستم و بیداد لبریز است»
تنها خدا
یکی از یاران امام هادی علیهالسلام ، که به سبب ارادت به ایشان، از سوی متوکل، خلیفه وقت، مورد بیمهری واقع شده و حقوق و مزایای او را قطع کرده بودند، نزد امام علیهالسلام رفت و از وضع معیشتی خود، به امام علیهالسلام شکایت کرد و از حضرت خواست تا نزد خلیفه، وساطت وی را بکند. امام علیهالسلام به او فرمود: «اگر خدا بخواهد، بینیاز خواهی شد». همان شب، فرستادگان متوکل به سراغ او آمده و از وی خواستند تا نزد خلیفه برود. پس از ورود این مرد به کاخ خلیفه، متوکل با رویی گشاده او را مورد توجه قرار داده و دستور داد تا حقوق وی را دو برابر کنند. مرد، خوشحال نزد امام علیهالسلام حاضر شد و پس از سپاسگزاری، باشگفتی از امام پرسید که چگونه با این که نزد خلیفه نرفتهاید، مشکل من حل شده است؟ امام علیهالسلام پاسخ دادند: «خداوند متعال میداند که ما در کارهای خود، جز به او رجوع نمیکنیم و در سختی، جز به او توکل نداریم؛ لذا تمامی خواستههای ما را برآورده میسازد...». آن مرد فهمید که از برکت دعای حضرت، گرفتاری او برطرف گردیده است.
بهرهای از نور
ستایش دانشمندان دین
امام علی نقی علیہ السلام
دانشمندان دین، در روزگار غیبت امام زمان(عج)، نقش بسیار حساس و مهمی دارند؛ از این رو، حضرت امام هادی علیهالسلام ، در ستایش از این گروه فرمودند: «اگر پس از غیبت حضرت قائم علیهالسلام ، دانشمندانی نبودند که به سوی او دعوت کنند و روش او را برای خواستاران، بیان و با برهان و دلیل، از دین او دفاع کنند و بندگان ضعیف را از چنگ ابلیسان و دام مخالفان اهلبیت علیهمالسلام و ازدرگاه حقْ رانده شدگان، نجات دهند، تمام مردم، از حق روی گردان میشدند و حقیقت ایمان، برایشان روشن نمیشد، اما دانشمندان دین، مهار دل شیعیان ضعیف را در دست دارند، همان گونه که کشتیبان، سّکّان کشتی را به دست دارد. آنان نزد خداوند متعال، برتر و گرامیترین هستند...».
روزها را شوم ندانیم
امام هادی علیهالسلام ، همچون پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله ، در مبارزه با عادتها و سنتهای باطل جاهلی، تلاش فراوان داشت؛ داستان زیر، نمونهای است از این تلاشها: یکی از اصحاب ایشان به نام «حسن بن مسعود» میگوید: روزی انگشتم زخم برداشت و در راه، با مرکبْ سواری بر خورد کردم و شانهام آسیب دید و پس ازآن، وارد جمعیتی شدم و لباسهایم پاره گشت. همین که خدمت ابوالحسن، امام هادی علیهالسلام ، رسیدم، گفتم: خداوند مرا از شر این روز آسوده بدارد، چه روز شومی است! حضرت، از شنیدن این سخن، ناراحت شده و سخنانی فرمودند که دانستم اندیشهام باطل و نادرست است. ایشان در بخشی از این نصیحتها به من فرمودند: «ای حسن! روزگار را چه گناهی است که چون به سزای کردار خویش میرسید، آن را شوم میشمارید؟... به راه خطا مرو و روزها را مؤثر در احکام الهی ندان و نقشی به عهده آنها مگذار!».
سفارش به پاکیزگی
امام هادی علیهالسلام ، مسلمانان را به پاکیزگی و آراستگی فرا خوانده و میفرمود: «خداوند، زیبایی و آراستگی را دوست میدارد، آلودگی و آشفتگی را برای مومن نمیپسندد و خداوند دوست دارد اثر نعمت خود را بر بندهاش ببیند و او باید جلوههای نعمتهای خداوند را نشان دهد». به حضرت عرض کردند: چگونه اثر نعمت را ظاهر کند؟ حضرت فرمود: «لباس خود را پاکیزه نگه دارد، خود را خوشبو کند، خانهاش را نیکو بدارد و حیاط آن را جارو کند، حتی روشن کردن چراغ، پیش از غروب خورشید، فقر و تهی دستی را از بین میبرد و روزی را افزون میکند».
ارزش کرامت
ارزشهای انسانی، گوهرهای نابی را میمانند، که جوینده آن، در واقع به دنبال دُرّ و یاقوت است و اگر بتواند با تلاشهای خود، به آن برسد، سرمایهای اندوخته که کسی را چنین سرمایه گرانْسنگی به دست نیامده است. امام هادی علیهالسلام ، در سرزنش کسانی که این ارزشها را سبک شمرده و کرامت را درک نمیکنند، فرمودند: «هر که ارزش بزرگواری را نداند، شایسته خواری و خفت است». و باید دانست که چنین انسانی، قابل اعتماد نمیباشد و به فرموده امام هادی علیهالسلام : «هر که قدر خود نداند، از شرّ او ایمن نباش».
پاسداشت نعمتها
نگهداری و تلاش در حفظ و افزایش دارایی، مهمتر از به دست آوردن آن است. انسانِ برخوردار از نعمتها و هدایای خداوند نیز، با توجه به این نکته، لازم است نخست راه حفظ و افزایش نعمت را بشناسد و سپس جویای خود آن باشد. در این راستا، حضرت امام هادی علیهالسلام ، دو راهْکار اساسی را بدین شرح بیان فرمودند: «نعمتها را با نیک رفتاری در حق آنها پایدار دارید و با سپاس گزاری از نعمتها، در پی افزایش آنها باشید». و در مقابل فرمودند: «کفران نعمتها، نشانه سرمستی و باعث تغییر و از بین رفتن آنهاست».
حضرت امام هادی علیهالسلام ، درباره آثار سپاسگزاری و برتری آن، برخودِ نعمتی که باعث سپاسگزاری شده است، فرمودند: «شکرگزاری نعمت، نیکوتر است از نعمتی که باعث شکر شده؛ زیرا نعمتْ کالای دنیاست و شکرِ نعمت، کالای دنیا و آخرت»
زیان جدال و حسدورزی
مجادله، برتری جویی و اصرار بیجا بر گفتههای خویش، زیانهای فراوانی در پی خواهد داشت که در کلامی نورانی از امام هادی علیهالسلام چنین بیان شده است: «جدال، دوستیهای قدیمی را از بین میبرد و کینههای استوار، بر جای مینهد و کمترین چیز در جدال، برتری جویی است و برتری جویی، اساس جدایی است». آن امام بزرگوار، همچنین به زیانهای خوی ناپسند دیگری به نام «حسد» اشاره کرده و فرمودند: «تو را از حسد پرهیز میدهم که [زیان] آن در تو آشکار شود و در دشمن تو کارگر نیفتد». بر اساس فرمایش امام هادی علیهالسلام شخص حسود، زیانهای روحی و جسمی را تنها نصیب خودش میکنند.
مبارزه با تنبلی
تنبلی و کوتاهی در انجام کار، موجب بازماندن انسان از رسیدن به هدفهایش میگردد و این ایستایی نیز، اندوه و تأسّف را در پی خواهد داشت. در این میان، یکی از راههای پیشگیری از سهلانگاری و کوتاهی در انجام برنامهها، اراده و تصمیمگیری محکم و عملی میباشد. امام علی النقی علیهالسلام در اینباره، چنین سفارش فرمودند: «افسوسِ کوتاهی در انجام کار را با تصمیم قاطع، جبران کن».
شكر نعمت
شکر نعمت، برتر از نعمت
حضرت امام هادی علیهالسلام ، درباره آثار سپاسگزاری و برتری آن، برخودِ نعمتی که باعث سپاسگزاری شده است، فرمودند: «شکرگزاری نعمت، نیکوتر است از نعمتی که باعث شکر شده؛ زیرا نعمتْ کالای دنیاست و شکرِ نعمت، کالای دنیا و آخرت».
براین اساس، کسی که سپاس نعمت الهی را به جای میآورد، ضمن این که گامی در جهت افزایش نعمتهای خداوند برداشته، قدمی نیز در افزایش اندوختههای آخرت خویش برداشته و باعث کسب ثواب و پاداش شده است.
پارسایی
هادی مسلمانان، اما دهم، حضرت علی النقی علیهالسلام ، درباره پارسایی و پرهیزگاری و دوری از آنچه ناخشنودی حضرت حق را در پی خواهد داشت، فرمودند: «هر که از خداوند بپرهیز، از او بپرهیزند و هر که خدا را فرمان برد، اطاعت شود و هر که مطیع خداست، از خشم مخلوق باکی ندارد و هر که خداوند را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم بندگان او گرفتار میشود».
و به راستی چه سعادتمند خواهد بود کسی که نعمت زندگی را صرف بندگی کند و تمام کوشش او، کسب خشنودی حضرت حق باشد.
خداوند؛ برتر از توصیف
شناخت خداوند، در بالاترین درجه آن، از آنِ بندگان برگزیده او و انسانهای کاملی است که در خاندان وحی و اعجاز و کرامت رشد یافتهاند. حضرت امام هادی علیهالسلام ، در وصف خداوند فرمودند: «به راستی، خداوند وصف نشود، جز بدانچه خود را وصف کرده است؛ کجا وصف شود آن که حواس، از درکش عاجزند و اوهام، بدو نرسند و تصورات، به کُنه او پی نبرند و در دیدهها نگنجد. در نزدیکیاش، دور است و در دوریاش، نزدیک؛ چگونگی را پدید آورده، بیآن که گفته شود خود او چگونه است و مکان را آفریده، بیآن که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتا و یگانه است، شکوه و ابهتاش بزرگ و نامهایش پاک است».
یکی از آفتهای دانشپژوهی
جویای دانش، تا زمانی که ندانستههای خود را بیشتر از دانستههایش بداند، درک کرده و به این حقیقت رسیده باشد که هر آن چه آموخته، قطرهای از اقیانوس دانش است، در مسیر رشد و بالندگی قرار گرفته است؛ ولی اگر توجه به آموختهها کرده و آن را بسیار انگارد، دچار آفت علمی شده و از پیشرفتهای بعدی، باز میماند. امام هادی علیهالسلام در تبیین این آفت، میفرمایند: «خودبینی، انسان را از دانشجویی باز میدارد و به تکبر و خودخواهی جاهلانه فرا میخواند».
منیع:بحارالانوار، مروج الذهب، تذکرة الخواص، تبیان، بلاغ
انتهای پیام/ج
انتهای پیام/ج
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد