02:44 - 1401/11/15
کد خبر: 97704

مولود کعبه

حضرت علی(ع) نمونه کامل انسان الهی، الگوی تربیتی اسلام و تبلور عینی تفکر توحیدی است. انسان والایی که از کودکی در محضر پیامبر اکرم(ص) رشد کرد، در مکتب او پرورش یافت و در پرتو ابعاد روحی و مکارم اخلاقی والای ایشان و در سایه فرهنگ قرآنی شخصیتش شکل گرفت.

به گزارش سبلان ما ، حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در سیزدهم رجب سال سی ام عام الفیل در خانه کعبه متولد شد. پدرش حضرت ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد بودند. آن حضرت از کودکی تحت تربیت مستقیم پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله قرار گرفت و بعد از بعثت آن حضرت، اولین کسی بود که اسلام آورد و همواره در راه پیشرفت اسلام جهاد و تلاش نمود. این ویژه نامه به مناسبت سالروز میلاد آن حضرت به خلاصه ای از زندگینامه و قطره ای از اقیانوس فضایل آن حضرت پرداخته است.

امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، خانه زاد خداوند

فاطمه مادر علی علیه السلام و دختر اسد بن هاشم، یعنی دختر عموی شوهر خود ابوطالب بود، و آنها نخستین همسرانی بودند که به هاشم نسبت می رساندند. این بانوی بزرگزاده که افتخار پرستاری از پیغمبر خدا را داشت، در روز 13 رجب آن سال که درد زائیدن بروی فشار وارد ساخت، آمد و در مقابل کعبه، خانه خدا ایستاد و گفت: پروردگار! تو را به عظمت این خانه و به مقام کسی که آن را بنا کرده است، سوگند می دهم درد زائیدن را بر من آسان گردان! کسانی که ناظر بودند با کمال تعجب دیدند ناگهان ضلع بالای حجر الاسود شکست، و فاطمه همسرابوطالب به درون کعبه رفت و شکاف دیوار بهم آمد. موضوع بلافاصله دهن به دهن گشت و به گوش مرد و زن مکه رسید، و همه منتظر بودند ببینند سرانجام آن ماجرای شگفت انگیز چه خواهد بود. همسر ابوطالب سه روز در خانه کعبه به سر برد. روز چهارم کسانی که پیرامون کعبه گرد آمده بودند دیدند دیوار کعبه از همان جا بار دیگر شکاف برداشت و آن بانوی سرفراز در حالی که نوزاد خود را در آغوش داشت از درون خانه خدا بیرون آمد.

وقایع زندگی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام پیش از هجرت

هنگامی که مادر حضرت علی علیه السلام نوزاد را خدمت پیامبر آورد با علاقه شدید آن حضرت نسبت به کودک روبرو شد. پیامبر از وی خواست که گهواره حضرت علی را در کنار رختخواب او قرار دهد از این جهت، زندگانی امام از روزهای نخست با لطف خاص پیامبر توام شد. نه تنها پیامبر گهواره حضرت علی را در موقع خواب حرکت می داد، بلکه در مواقعی از روز بدن او را می شست وشیر در کام او می ریخت، ودر موقع بیداری با او با کمال ملاطفت سخن می گفت.گاهی او را به سینه می فشرد ومی گفت: این کودک برادر من است ودر آینده ولی ویاور ووصی وهمسر دختر من خواهد بود. به سبب علاقه ای که به حضرت علی داشت هیچ گاه از او جدا نمی شد وهر موقع از مکه برای عبادت به خارج شهر می رفت حضرت علی علیه السلام را همچون برادر کوچک یا فرزند دلبندی همراه خود می برد.

رسول خدا(ص)برای پایان دادن به اختلاف میان دو قبیله اوس و خزرج و کوتاه کردن دست یهود غارتگر به کمک وحی الهی قراردادها و طرحهایی تدوین کرد که به عقیده مورخان و دانشمندان محکم ترین پایه پیشرفت اسلام با همین طرحها و قراردادها پی ریزی شد و پس از چندی از همین مردم مختلف العقیده و ناتوان، امت واحد و ملتی نیرومند تشکیل داد و شهر یثرب به صورت بزرگترین پایگاه سیاسی و نظامی جزیرة العرب درآمد، و بدین وسیله اسلام در سراسر جهان توسعه یافت. و از جمله کارهای لازم و مهمی که انجام شد پیمان برادری و اخوتی بود که آن حضرت میان مهاجر و انصار بست و بدین ترتیب مهاجرین را که احساس غربت و بی کسی می کردند از پریشانی رهایی بخشید و خود نیز در این پیمان اخوت شرکت جسته و علی(ع) را به عنوان برادر خویش انتخاب کرد، و بدو که در مراسم مزبور ایستاده بود و برادر شدن یک یک از مهاجر و انصار را نظاره می نمود رو کرده و فرمود: تو هم برادر من باش.

بی تردید تحمل بار 25 سال سکوت و صبر در برابر حق کشی ها و نامردمی ها و ناهنجاری های آن زمان و تماشای غصب و یغمای منصبی که به اعتراف دوست و دشمن به وی تعلق داشت، از همه دلاوری ها و فداکاری ها و جهادها دشوارتر و ارزشمندتر بود؛ زیرا گرایش طبع انسان به تحرک و فعالیت و خلق حماسه در میدان های جنگ از سکون و انفعال و رکود فزون تر است؛ به ویژه کسی که تمام ورق های کتاب زندگی اش با مرکب رزم و حماسه آفرینی در راه خدا نوشته شده است. بر این بنیاد، سکوت و بردباری علی (ع) زنده ترین سند بندگی و خاکساری و تسلیم بودنش در برابر اراده خداوند است. آن بزرگ مظلوم تاریخ می دانست که نهال نو پای دین را تاب تحمل تندبادهای اختلاف و تفرقه نیست؛ در آشفته بازار نفاق و هوا پرستی کالای حقیقت خریدار ندارد و هر بی بصری را توان دیدن خورشید تابناک ولایت علوی(ع) نیست.

پس از قتل عثمان اجتماع عظیمی از مسلمانان در مسجد تشکیل شد، به نحوی که مسجد لبریز از جمعیت گردید. هدف از اجتماع تعیین خلیفه بود. شخصیت های بزرگی از مهاجرین وانصار، مانند عمار یاسر وابوالهیثم بن التیهان ورفاعة بن رافع و مالک بن عجلان وابو ایوب انصاری و...نظر دادند که با علی بیعت کنند. بیش از همه عمار در باره علی سخن گفت واز آن جمله بود که: شما وضع خلیفه پیشین را دیدید. اگر زود نجنبید ممکن است به سرنوشتی مانند آن دچار شوید. علی شایسته ترین فرد برای این کار است وهمگی از فضایل وسوابق او آگاهید. در این هنگام همه مردم یک صدا گفتند: ما به ولایت وخلافت او راضی هستیم.آن وقت همه از جا برخاستند وبه خانه علی ریختند. امام علیه السلام خود نحوه ورود جمعیت را به خانه اش چنین توصیف کرده است: آنان به سان ازدحام شتر تشنه ای که ساربان عقال وریسمانش را باز کند ورهایش سازد بر من هجوم آوردند، که گمان کردم که می خواهند مرا بکشند، یا بعضی از آنان می خواهد بعضی دیگر را در حضور من بکشند.

 

سیره اخلاقی و تربیتی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام

علی(ع) نمونه کامل انسان الهی، الگوی تربیتی اسلام و تبلور عینی تفکر توحیدی است. انسان والایی که از کودکی در محضر پیامبر اکرم(ص) رشد کرد، در مکتب او پرورش یافت و در پرتو ابعاد روحی و مکارم اخلاقی والای ایشان و در سایه فرهنگ قرآنی شخصیتش شکل گرفت. او که حافظ قرآن، قرآن ناطق و مفسر راستین آن است، احاطه اش به معارف الهی چنان است که تنها او می تواند بگوید: «لَوْ کُشِفَ الغطاءُ ما ازددتُ یقینا؛ حتی اگر همه پرده ها کنار رود، ذره ای به یقین من افزوده نمی شود». در نهج البلاغه و در کلام امام علی(ع) که همه چیز رنگ و بوی الهی دارد، طبعا روشها، ابزارها، مواد، مراحل، عوامل و اهداف تربیت نیز خداگونه و به منظور تکامل انسان، تصفیه روح، رهایی از بندگی غیرخدا و مبارزه با نفس امّاره است. در این مکتب بدترین دشمن انسان نفس هواخواه و سرکش وی است که او را به تباهی و نافرمانی فرا می خواند: «اَعْدی عَدُّوکَ نَفْسُکَ التّی بَین جَنْبِیْک...»

مبانی اخلاق سیاسی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام

در بین سیاستمداران تاریخ؛ به ندرت کسانی یافت می شوند که با اعمال و رفتار خود اخلاق و اصول متعالی انسانی را پاس داشته اند و عملکرد آنان گواهی می دهد که «هدف» هرگز «وسیله» را توجیه نمی کند و برای تأمین اهداف عالی و مقدّس نیز باید از ابزار و وسیله های اخلاقی، انسانی و مشروع استفاده کرد. بی تردید یکی از مهم ترین سیاستمداران جهان و اسوه های انسانیت؛ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. روشن است که تاریخ هیچ موردی را سراغ ندارد که در آن، حضرت علی علیه السلام از روش غیر انسانی و خلاف اخلاق و شرع استفاده کرده باشد. این سخنی است که جملگی بر آنند و دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و حتّی غیر مسلمانانی چون جرج جرداق مسیحی نیز امیرالمؤمنین علیه السلام را اسوه انسانیت می شمارند و او را «صدای عدالت انسانی» می نامند. این در حالی است که امام علی علیه السلام دشمنان بسیاری داشت و دارد و بلکه از پر دشمن ترین انسانهای روی زمین است و دشمنان از راه های گوناگون سعی در تخریب شخصیت ایشان داشته و دارند؛ امّا با این همه، آن قدر گفتار و رفتار و سیره امیرالمؤمنین علی علیه السلام پاک و پیراسته و خدایی و اخلاقی بود که تاکنون ـ و بعد از گذشت حدود 14 قرن از عصر ایشان ـ احدی نتوانسته است حتی یک مورد را نشان دهد که در آن امیرالمؤمنین علیه السلام برای رسیدن به هدف، از روش و شیوه غیر انسانی و اخلاقی و شرعی استفاده کرده باشد.

سیره حکومتی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام

یکی از مهمترین وظایف حاکم اسلامی، انتخاب شایسته ترین افرادبرای مدیریتهای مختلف کشور است. امیرالمؤمنین، مدیر جامعه را به قطب آسیا تشبیه کرده و تغییر آن راموجب تغییر اوضاع زمانه دانسته است در بسیاری موارد دین و اعتقادمردم نیز اعتقاد مدیر آن جامعه می باشد چنانکه رسول خدا،صلی الله علیه وآله، در نامه های خود باامپراتور روم و پادشاه ایران، گناه مسلمان نشدن مردم را به عهده آنان دانست. رهبر جامعه اسلامی چنانکه به هر دلیل فردی را به مدیریت بخشی ازکشورش برگزیند، در حالیکه می دانددیگری از او شایسته تر است، به فرمایش پیامبر اکرم،صلی الله علیه وآله، به خدا و رسول خداو همه مسلمانان خیانت کرده است. امام امیرالمؤمنین نیز در دوران زمامداری خود بدین امر مهم توجه کافی داشت، خود به انتخاب اصلح اقدام می کرد، مدیران ضعیف را معزول می نمود و به کارگزاران خود این امر را توصیه می فرمود.

در سایه سار نهج البلاغه

نهج البلاغه دریای بی پایانی است از در کلام امیرالمؤمنین مولا علی علیه السلام. او که پژواک روشن و فراگیر عدالت انسانی است و نشستن بر آستانه مقدس نهج البلاغه او، روح تشنه ما را از پرتو درخشان کلامش سیراب می کند. نهج البلاغه را سید رضی از سخنان حضرت علی، علیه السلام، گردآوری نموده است. سید شریف ابوالحسن محمد رضی، بزرگزاده ای است که پدرش از نوادگان امام موسی کاظم، علیه السلام، و مادرش از نوادگان امام سجاد، علیه السلام، بود. شریف رضی شاگرد شیخ مفید و مردی عالم، فاضل، شاعر و همچنین حافظ کل قرآن کریم بود. او پس از مطالعه دهها کتاب درباره خطبه ها و سخنان امیر المؤمنین، علیه السلام، و نامه های تاریخی و کلمات قصار ایشان، مطالبی از میان آنها برگزید و آن را نهج البلاغه یعنی روش زیبای سخن گفتن نامید و پس از افزودن شرح و توضیحاتی به آن، کار گردآوری نهج البلاغه را در رجب سال 400 ق. به پایان رساند. سید رضی با تدوین نهج البلاغه چراغی فروزان فرا راه جامعه اسلامی نهاد که در طی قرنهای متوالی راهگشای همه انسانها بوده است. مدفن این عالم بزرگوار و برادرش سیدمرتضی در کاظمین قرار دارد.

 

 

انتهای پیام/ج