سرویس: سیاسی
کد خبر: 967
|
11:14 - 1391/08/11
نسخه چاپی

شبيه سازيهاي آمريكا براي براندازي جمهوري اسلامي

شبيه سازيهاي آمريكا براي براندازي جمهوري اسلامي
شناخت اين مساله كه راهكارها و استراتژي‌هايي كه از سوي جبهه فوق الذكر براي براندازي و تغيير مدل حكومت ايران پيگيري مي شود، جداي از وظايف جامعه اطلاعاتي كشور براي تقابل، يكي از وظايف نخبگان سياسي كشور نيز مي باشد تا با ديده باني صحيح خود، آلارم هاي مقتضي را براي هشدار به صدا در آورند.

به گزارش سبلانه به نقل ازافکارنیوز، شبيه سازي «پروژه فروپاشي شوروي سابق»، «راه اندازي درگيري هاي خياباني با بهره گيري از لمپن ها»، «رفراندوم» و... همگي از جمله سياست هايي بوده است كه دولتمردان آمريكايي براي تغيير نظام سياسي ايران مورد استفاده قرارداده اند. برنامه هايي كه يك به يك با شكست روبرو شده است اما آيا به واقع تحمل حكومت ايراني كه داعيه دار احياي «اسلام سياسي» مي باشد براي سران جبهه سلطه با رهبري ايالات متحده آمريكا شدني است؟

يقينا پاسخ منفي است اما شناخت اين مساله كه راهكارها و استراتژي‌هايي كه از سوي جبهه فوق الذكر براي براندازي و تغيير مدل حكومت ايران پيگيري مي شود، جداي از وظايف جامعه اطلاعاتي كشور براي تقابل، يكي از وظايف نخبگان سياسي كشور نيز مي باشد تا با ديده باني صحيح خود، آلارم هاي مقتضي را براي هشدار به صدا در آورند.

با بررسي مستندات موجود و فعل و انفعالاتي كه در عرصه جهاني در حال تكوين است به نظر مي آيد كه پس از انتخابات رياست جمهوري دهم كارشناسان ميز ايران در غرب، برنامه هاي ذيل را به عنوان تاكتيك‌هاي موثر جهت ناكارآمد نمودن دولت و حكومت جمهوري اسلامي ايران درپيش گرفته اند تا در قبال مثبت بودن اقدامات براندازانه آنان، به رفع و حل بسياري از معضلات موجود برآمده از سياست هاي فزون خواهانه خود در جهان اسلام و علي الخصوص خاورميانه نايل آيند:

۱- استفاده از ضعف سياست هاي اقتصادي

۲- كاهش بنيه نفتي ايران با بهره گيري از تعامل با كشورهاي عضو اوپك

۳- تلاش برای ايجاد بحران هاي كارگري و صنفي

۴- بلاش برای سازماندهي و استفاده از نافرماني هاي مدني و دانشجويي

۵- استفاده از اختلافات دروني ميان جريان ها و گروه هاي سياسي و تلاش در جهت تولد انشعاب هاي نوظهور در درون احزاب

۶- حذف روحانيون و سياستمداران انقلابي و با سابقه از عرصه سياست

۷- تماس با نخبگان دلخورده از حكومت براي استفاده از پتانسيل علمي - عملي آنان

۸- تعامل مستقيم و غير مستقيم با منتقدان فعلي نظام جمهوري اسلامي ايران براي تغيير آنان به مخالف و معاند (پروژه منافق سازي)

۹- بزرگنمايي بحران حقوق بشر و وضعيت زندان ها در ايران

۱۰- استفاده از رسانه هاي خبري، راديويي وماهواره‌اي جهت القای عدم وجود آزادي هاي سياسي و مدني در ايران

۱۱- كارگرداني حوادث تروريستي و فيزكي خود ساخته براي عوامل سفارتخانه هاي كشورهاي غربي و استفاده از آن براي تحت فشار قرار دادن دولت ايران

۱۲- توليد اخبار و اطلاعات جعلي و بدلي توسط رسانه هاي تحت اختيار براي كاهش قدرت تصميم گيري و تمركز كارگزاران حكومتي در تمامي حوزه ها جهت عدم شناخت راهكارهاي لازم تقابلي

۱۳- استمرار سياست چماق و هويج در پرونده هسته اي ايران (خوف و رجاء ايران در عرصه بين الملل)

۱۴- سرمايه گذاري بر روي قوميت هاي ايراني و تحريك آنان براي سهم خواهي از حاكميت و جدايي جغرافيايي از خاك ايران

۱۵-تضعيف، رخنه، نفوذ و از كاراندازي ستون هاي حمايتي نظام جمهوري اسلامي ايران همانند نهادهاي نظامي، انتظامي و جامعه اطلاعاتي كشور

۱۶- و....

بررسي كنش و واكنش هايي كه از چند سال قبل حاكميت با آن مواجه بوده است مويد اين مدعي است كه ايران در حال گذر از حساس ترين دوران سياسي خود مي باشد. دوراني كه مي توان آن را به بازي شطرنج تشبيه نمود كه مهره هاي سفيد ايران در برابر مهره هاي سياه جبهه سلطه صف آرايي نموده است و صحنه بازي، خاك ايران است. براين اساس دولت مردان بايد تلاش خود را جهت افزايش شناخت بازي رقيب معطوف نمايد تا در پس آن هزينه هاي بازي در خاك ايران كاهش يابد.

موارد مطروحه در اين مجال همگي اتفاقاتي است كه در حال رخ دادن است. بايد در برابر «تك» هاي رقيب، «پاتك» هاي مقتضي و به دور از رفتارهاي احساسي و هيجاني طراحي شده باشد كه اگر چنين رويكردي از سوي حاكميت اتخاذ شود مي توانيم همانند گذشته در اين مسير سخت به سلامت عبور كنيم.

انتهای پیام/

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد