سرویس: فرهنگ و هنر
کد خبر: 98940
|
08:30 - 1402/03/10
نسخه چاپی

روایتی از آنچه که بر امام رضا(ع) گذشت؛

ویژه‌نامه آسمان هشتم

ویژه‌نامه آسمان هشتم
محبت و دلبستگی شدید مؤمنان به رسول خدا و اهل‌بیت (ع) از ویژگی‌ها و امتیازهای مؤمنان است آنان. همواره از ژرفای جان به اهل‌بیت عشق می‌ورزند و در پی دستیابی به رضایت آنان هستند و محبت به آنان جلوه‌ها و آثار گوناگونی در زندگی دارد.

به گزارش سبلان ما، امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی‌الرضا (ع) روز یازدهم ذیقعده سال 148 هـ. قدر مدینه دیده به جهان گشود. دوران امامت آن حضرت 20 سال بود که با سه تن از حکمرانان مستبدّ عباسی، یعنی هارون، امین و مأمون معاصر بود. مامون به فکر آن افتاد که با طرح واگذاری خلافت یا ولایتعهدی به شخصیتی مانند امام رضا علیه‌السلام، پایه‌های لرزان حکومت خود را تثبیت کند. امام رضا علیه‌السلام باظرافت عملی بی‌مانند، روشی اتخاذ کرد که هم خواسته مأمون تأمین نشود، و هم سراسر بلاد پهناور اسلام به حق نزدیک شوند.

 

 

تاریخ زندگی امام رضا علیه‌السلام

 

 

148 قمری: میلاد بابرکت حضرت علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام در مدینه.

170 قمری: آغاز خلافت هارون‌الرشید.

179 قمری: زندانی‌شدن امام موسی کاظم علیه‌السلام برای بار دوم به دستور هارون‌الرشید.

183 قمری: شهادت امام موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام، پس از چند سال حبس در زندان هارون‌الرشید، و آغاز امامت امام رضا علیه‌السلام.

194 قمری: اختلاف و درگیری امین و مأمون.

195 قمری: تولد امام جواد علیه‌السلام در مدینه؛ درگیری سپاه مأمون به فرماندهی طاهر بن حسین با لشکر امین به فرماندهی علی بن عیسی و پیروزی طاهر و مرگ علی بن عیسی.

198 قمری: آغاز خلافت مأمون؛

200 قمری: نخستین سفر امام جواد علیه‌السلام همراه پدر بزرگوارش به مکه برای زیارت‌خانه خدا؛ احضار امام رضا علیه‌السلام به مرو از سوی مأمون و هجرت امام از مدینه به مرو از راه بصره.

201 قمری: معرفی امام رضا علیه‌السلام به‌عنوان ولیعهد از سوی مأمون؛ هجرت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام از مدینه به‌سوی خراسان و بیماری حضرت در ساوه و رحلت او در قم.

203 قمری: شهادت امام رضا علیه‌السلام، در خراسان به دست مأمون.

 

هجرت امام رضا علیه‌السلام به ایران

هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو در سال 200ق/195ش بود. امام حج تمتع آن سال را به‌جای آورد و در هنگام طواف حج، امام جواد (ع) (220 ـ 195ق) با وی بود. امام جواد در آن هنگام شش‌ساله بود.

امام رضا (ع) در نیمه محرم (سال 201ق/195ش) قبر رسول خدا (ص) را زیارت کرد و با آن حضرت وداع گفت.

در جغرافیای خط سیر امام رضا (ع) از مکه و مدینه و پایان سفرایشان به طوس و سرخس و سرانجام مرو، اختلافی نیست، اما در حدفاصل بین این دو خط سیر، چند دیدگاه وجود دارد. با جمع‌بندی روایات، به سه خط سیر عمده می‌توان دست‌یافت:

الف ـ مدینه، بصره، اهواز، فارس، یزد، نیشابور، طوس، سرخس و مرو.

ب ـ مدینه، نجف، بغداد، قم، ری، سمنان، آهوان، نیشابور، سرخس و مرو.

ج ـ مدینه، مکه، بصره، اهواز، دزفول، اصفهان، یزد، طبس، نیشابور، طوس، سرخس و مرو.

 

امام رضا علیه‌السلام و ولایتعهدی بدعهدان

مامون پس از آنکه برادرش امین را نابود کرد و بر مسند حکومت تکیه زد، در شرایط حساسی قرار گرفت، زیرا موقعیت او به‌ویژه در بغداد که مرکز حکومت عباسی بود و در میان طرف‌داران عباسیان که خواستار «امین» بودند و حکومت مامون را در «مرو» با مصالح خود منطبق نمی‌دیدند، سخت متزلزل بود و از سوی دیگر شورش علویان تهدیدی جدی برای حکومت مامون محسوب می‌شد، و نیز ممکن بود ایرانیان هم به یاری علویان برخیزند؛ چون ایرانیان به حق شرعی خاندان امیرمؤمنان علی علیه‌السلام معتقد بودند، و در ابتدای کاربنی عباس هم داعیان عباسی برای سرنگونی بنی‌امیه از همین علاقه‌ی ایرانیان به خاندان پیامبر و دودمان امیرمؤمنان استفاده کرده بودند.

مامون که مردی زیرک و مکار بود، به فکر آن افتاد که با طرح واگذاری خلافت یا ولایتعهدی به شخصیتی مانند امام رضا علیه‌السلام پایه‌های لرزان حکومت خود را تثبیت کند، زیرا امیدوار بود که با مبادرت به این کار بتواند جلوی شورش علویان را بگیرد، و موجبات رضایت خاطر آنان را فراهم سازد، و ایرانیان را نیز آماده پذیرش خلافت خود نماید.

پیداست که تفویض خلافت یا ولایتعهدی به امام فقط یک تاکتیک حساب‌شده‌ی سیاسی بود، و گرنه کسی که برای حکومت، برادر خود را به قتل رسانده بود، و نیز در زندگی خصوصی خود از هیچ فسق و فجوری ابا نداشت ناگهان چنان دیانت پناه نمی‌شد که از خلافت و سلطنت بگذرد، و بهترین شاهد مکر و تزویر مأمون نپذیرفتن امام از او است. چرا که اگر مامون در گفتار و کردار خود صادق می‌بود هرگز امام از به دست‌گرفتن زمام خلافت که جز امام هیچ‌کس صلاحیت آن را ندارد طفره نمی‌رفت.

 

سیره سیاسی امام رضا علیه‌السلام

امام رضا (ع) در تمام سال‌های امامت خود نسبت به آگاه‌سازی مردم سکوت نکرده و تا آنجا که قدرت و امکان دارد در بیداری عمومی نسبت به شرایط سیاسی زمانه تلاش می‌کند. بدین ترتیب، ادعای مأمون در اظهار دوستی با خاندان پیامبر (ص) حتی با اصرار بر پذیرش ولایتعهدی از سوی امام (ع) نیز در جلب تودۀ مردم تأثیر چندانی ندارد.

یکی از اقدامات امام رضا (ع) در این زمینه، حفظ نظام سیاسی جامعه بر اساس اصول اسلام و سیرۀ نبوی است؛ لذا با همین هدف، شرط خواندن نماز عید فطر را عمل به سنت رسول‌الله (ص) قرار می‌دهد.

این موضع‌گیری بدان معناست که روش مأمون در امور سیاسی و حکومت‌داری، به خلاف سیره و روش پیامبر (ص) است. به‌طوری‌که حتی در امور بسیار سادۀ مذهبی و عبادی نیز این شیوه کنار گذاشته شده و تنها ظاهری از دین باقی‌مانده است. بدین‌گونه، مأمون که می‌کوشد با بهره‌گیری از روش‌های مختلف به‌نظام سلطنتی خود مشروعیت بخشد، با مشکلاتی روبرو می‌گردد.

یکی دیگر از استراتژی‌های آن حضرت (ع) در زمینۀ بیداری اذهان عمومی، تبیین و تثبیت حقانیت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است که در هر مجلس و محفلی از آن یاد می‌کند. بیانات مفصل امام رضا (ع) راجع به بحث امامت، نمونه‌ای از تلاش آن حضرت (ص) دراین‌خصوص است. روایات مربوط به نشانه‌های امامان (علیهم‌السلام)، صفات، فضل یا رتبۀ آنها، محور سخنان آن حضرت (ع) است. به‌عنوان نمونه، در روایتی از عبدالعزیز بن مسلم نقل شده که آن حضرت (ع) پس از ورود به مسجد جامع مرو و مشاهدۀ اختلاف مردم در مورد مباحث امامت، به ایراد سخن پرداخته، پس از ذکر آیاتی از قرآن در این باب، ضمن توصیف امام، نقش ایشان در حیات دنیوی و اخروی بشر را تبیین می‌کند.

 

سیره فرهنگی و تبلیغی امام رضا علیه‌السلام

ترجمه آثار علمی بیگانگان از زمان امویان شروع شد و در عصر عباسیان به‌ویژه در زمان هارون و مأمون به اوج خود رسید. (همان گونه که در این زمان وسعت کشور اسلامی به بالاترین حد خود در طول تاریخ رسید) مأمون نامه‌ای به پادشاه روم نوشت و مجموعه‌ای از علوم قدیم و آثار ارسطو را درخواست کرد.

به دنبال نهضت ترجمه آنچه مایه نگرانی بود اینکه در بین این مترجمان افرادی متعصب و سرسخت از مذاهب دیگر مانند زردشتی، صائبی، نسطوری، برهمن‌های هند، رومیان وجود داشتند و این فرصتی بود برای نشر افکار مسموم خود و القای آن به جوانان و افراد ساده‌دل و همین‌طور محتوای خود این کتب نیز می‌توانست شبهاتی به همراه داشته باشد.

امام رضا علیه‌السلام با آگاهی از این خطر و با حضور فعال در جلسات بحث‌های علمی که توسط مأمون برگزار می‌شد، سعی کردند جلو هرگونه انحراف احتمالی را بگیرند و برتری اهل‌بیت علیهم‌السلام را نشان دهند.

این مناظرات فراوان است و شیخ صدوق در «عیون اخبارالرضا» و علامه مجلسی در جلد 49 بحارالانوار و استاد عزیزالله عطاردی در کتاب مسند الامام الرضا جلد دوم آورده اند مهمترین این مناظرات عبارت است از: مناظره با جاثلیق (پیشوای عیسویان)، مناظره با رأس الجالوت (پیشوای یهود)، مناظره با هربز اکبر (پیشوای زردشتیان)، مناظره با عمران صائبی (از پیروان حضرت یحیی علیه‌السلام)، مناظره با سلیمان مروزی (عالم بزرگ علم کلام در خطة خراسان)، مناظره با علی بن محمد بن جهم (ناصبی و دشمن اهل‌بیت)، مناظره با ارباب مذاهب مختلف در بصره.

 

برگ‌هایی از دفتر فضائل و کرامات امام رضا علیه‌السلام

پیشوایان معصوم شیعه هر کدام به نوبه خود سرچشمه کمالات و منبع فضایل و صفات عالی انسانی محسوب می‌شوند. نه‌تنها شیعه بلکه افراد و گروه‌های مختلفی که با آن بزرگان در ارتباط بوده‌اند به این نکته اذعان دارند. حتی مخالفین و معاندین آنان گاهی در لابه‌لای سخنان خویش این حقیقت را ابراز کرده‌اند. یکی از کارگزاران حکومتی مامون به نام رجاء بن ضحاک - که مامور آوردن امام هشتم علیه‌السلام از مدینه به خراسان بود - می‌گوید: هنگامی که امام رضا علیه‌السلام را به دستور مامون از مدینه به خراسان آوردم، مأمون از رفتار و حالات و خصوصیات وی از من سؤالاتی کرد و من آنچه را که در طول سفر و در اوقات شبانه‌روز از علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام دیده بودم به خلیفه گزارش دادم. مامون به من گفت: «ای پسر ضحاک! این شخص بهترین، داناترین و عابدترین فرد روی زمین است، آنچه را که از فضائل و مناقب و صفات والای او دیده‌ای نزد کسی فاش نکن.»

ائمه اطهار علیهم‌السلام معدن علم و سرچشمه دانش حکمت و اخلاق و معارف عالی انسانی بوده و به تمام علوم موردنیاز بشر آگاهی کامل دارند. به فرموده امام هشتم علیه‌السلام تمام نیازمندی‌های فرزندان آدم در نزد امام معصوم علیه‌السلام است، و جمیع علوم مختلف بشری نزد آن‌هاست.

 

سبک زندگی اسلامی در کلام امام رضا علیه‌السلام

امام رئوف، حضرت ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا علیه آلاف التحیة والثناء به حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) فرمودند: ای عبدالعظیم، سلام مرا به دوستان برسان و به آن ها بگو:

شیطان را به دل‌های خویش راه ندهند.

در گفتار خویش، راست‌گو باشند و امانت را ادا کنند.

از جدال و نزاع بیهوده‌ای که سودی برایشان ندارد، دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند.

به همدیگر روی‌آورند و به دیدار و ملاقات هم بروند «فان ذلک قربه الی» زیرا این کار موجب نزدیکی به من است.

آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند، زیرا با خود عهد کرده‌ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد، خداوند را بخوانم تا او را در دنیا با شدیدترین عذاب‌ها مجازات کند و در آن سرا نیز از زیان‌کاران خواهد بود.

به ایشان بگو: همانا پروردگار، نیکوکارانشان را آمرزیده و از خطای گنه کارانشان درگذشته است، مگر کسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده، یا کینه آن‌ها را به دل بگیرد.

به‌درستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آن که از کردار ناشایست خویش دست بکشد.

هرگاه از این اعمال نادرست دوری گزیند، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است.

 

انتهای پیام/ج

وگرنه، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و از ولایت ما خارج گشته است و بهره‌ای از ولایت ما نخواهد برد «و اعوذبک من ذلک»(منبع: الاختصاص/247؛ بحار/71/230؛ به نقل از افق حوزه - افق پارسایی 3)

 

 

انتهای پیام/ج

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد